»
قال حسین(ع):
بخش اول
امام حسین فرمود: عاقل، با کسی که می ترسد او را دروغگو پندارد هم سخن نمی شود، از کسی که می ترسد او را رد کند درخواستی نمی کند، به کسی که می ترسد او را بفریبد تکیه نمی نماید و به کسی که به امید او اطمینانی نیست امید نمی بندد.
امام حسین می فرماید: عقل، جز از راه پیروی حق به کمال نمی رسد.
امام حسین می فرماید: از نشانه های اسباب قبولی اعمال، همنشینی با خردمندان است و از نشانه های اسباب نادانی، کشمکش با نابخردان است و از نشانه های دانا، نقادیاو از گفتار خود و آگاهی او از اسرار آرای گوناگون است.
امام حسین می فرماید: اگر همه گفتار دانا نیکو و بحق بود، از خود پسندی در آستانه دیوانگی قرار می گرفت. همانا دانا کسی است که حق گویی او فراوان باشد.
امام حسین می فرمود: دانش نطفه بارور معرفت است. تجربه های طولانی، فزونی عقل است، شرافت همان پارسایی است. قانع بودن، آسایش تن است، هر که تو را دوست دارد، از پلیدی بازت می دارد، هر که تو را دشمن دارد، بر نابکاری واردت می سازد.
امام حسین می فرماید: هر کس این پنج چیز را نداشته باشد، از زندگی خود چندان بهره ای نمی برد: عقل، دین، ادب، شرم و خوش خلقی.
شخصی از امام حسین پرسید: شریف ترین مردم کیست؟
امام فرمود: آن کس که پیش از اندرز دیگران، خود پند گیرد و پیش از بیدار باش دیگران، خود بیدار شود.
عرض کرد: شهادت می دهم که چنین کسی سعادتمند است.
از امام حسین پرسیدند: چگونه صبح کردی؟
فرمود: صبح نمودم در حالیکه پروردگارم بالای سرم و آتش، پیش رویم، مرگ، جوینده ام و حساب الهی فراگیرم می باشد و چنین روزی من، در گرو کردار خویشم، نه آنچه دوست دارم پیدا می کنم، و نه آنچه نمی پسندم از خود می رانم و همه کارها در اختیار دیگری است. اگر بخواهد عذابم می کند و اگر بخواهد از من می گذرد. بنابراین کدام فقیری از من نیازمندتر است.
شخصی از امام حسین پرسید: فاصله میان ایمان و یقین چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت.
گفت: چگونه؟ فرمود: ایمان آن است که آن را می شنویم و یقین آن است که آن را می بینیم و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است.
پرسید: میان آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود: یک دعای مستجاب.
پرسید : میان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه ی سیر یک روز آفتاب.
پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود: بی نیازیش از مردم.
پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ فرمود: در پیران هرزگی و بیعاری است، در قدرتمندان،درنده خویی، در شریفان، دروغگویی، در ثروتمندان، بخل است و در عالمان حرص.
امام حسین می فرماید: حقا که مومن ، خدا را حافظ خود گرفته و گفتار او را آیینه خود گزیده است. گاهی در اوصاف مومنان چشم می دوزد و گاهی در ویژگیهای سرکشان می نگرد. از اینرو بهره وری او از کلام خدا، در لطایف و در ژرفای معرفت خود غوطه ور است، از هوشمندی خود، در بلندای یقین جایگزین است و در پاکی خود استوار است.
از امام حسین (ع) روایت شده است: عزت و بی نیازی از جایگاه خود بیرون آمده به گردش پرداختند، چون با توکل برخورد نمودند و در آن مقیم گشتند.
به امام حسین (ع) عرض شد ابوذر می گوید: برای من، فقر محبوبتر از بی نیازی و مریضی، محبوبتر از سلامتی است. حضرت فرمود: خدای متعال ، ابوذر را رحمت کند، اما من می گویم: هرکس به نیک گزینی خدا برای او مطمئن شود، جز آنچه را خدا برایش گزیده است آرزو نمی کند.
امام حسین (ع) می فرماید: خداوند به هر کس راستگویی و نیکخویی و پاکدامنی و پاک خوری روزی کند خیر دنیا و آخرت را ویژه او ساخته است.
امام حسین (ع) می فرماید: جمعی خدا را از شوق بهشت می پرستند، این عبادت سوداگران است و گروهی خدا را از بیم دوزخ می پرستند، این عبادت بردگان است و مردمی هم خدا را از روی شکر می پرستند. این عبادت آزادگان و بهترین عبادت است.
امام حسین فرمود: هر کس خدا را آنگونه که حق پرستش اوست بپرستند، خدا از فیض خود به او بالاتر از آرزوها و کفایتش ارزانی دارد.
یک نفر به امام حسین (ع) عرض کرد: در تو کبر وجود دارد؟ حضرت فرمود: همه کبریایی و عظمت از آن خداوند یگانه است که در دیگری نیست. خدای متعال فرمود: عزت، مخصوص خدا و رسول او و اهل ایمان است.
از امام حسین (ع) پرسیدند: ادب چیست؟ فرمود: این است که از خانه خود بیرون آیی و با هیچ کس برخورد نکنی مگر آنکه او را برتر از خود ببینی.
امام حسین (ع) فرمود: سلام ، هفتاد حسنه دارد، شصت و نه حسنه آن، ازآن سلام کننده و یکی ازآن جوابگو است.
امام حسین (ع) فرمود: بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.
امام حسین می فرماید: « درستکار آسوده است، بی گناه بی باک، خیانتکار ترسان و بدهکار هراسان است. هرگاه آشفتگی و بلا بر عاقلی روی آورد اندوه خود را با دور اندیشی می زداید و برای چاره جویی در خانه عقل را می کوبد.
مردی با امام حسین (ع) آغاز سخن کرد که خدا عافیتت بخشد، حالت چگونه است؟ فرمود: خدا عافیتت دهد سلام کردن بر سخن گفتن مقدم است. سپس فرمود: تا کسی سلام نداده به او اجازه سخن گفتن ندهید.
امام حسین (ع) در خطبه ای فرمود: هان ای مردم! در اخلاق شایسته و والا با هم رقابت کنید و در سودهای معنوی و بهشتی از هم پیشی گیرید، مپسندید آن کار نیکی را که در آن شتاب ننموده اید.
بدانید که هر کار نیکی، سپاسی را بهره می دهد و پاداشی را از پی می آورد، چنانچه کار نیک را مجسم بنگرید، آن را در چهره انسانی نیکو و زیبا می دیدید که ناظران را مسرت می بخشد. هر کس که بخشش کرد ، سروری یافت و هرکس بخل ورزید، فرو مایه شد.
امام حسین (ع) فرمود: راستی، عزت است و دروغ، ناتوانی، اسرار امانت است و همسایگی، خویشاوندی، یاری رسانی صمیمیت است و کار، تجربه آموزی، اخلاق نیک عبادت است و سکوت، زینت، تنگ نظری و آزمندی، فقر، بخشندگی دارایی و مهربانی، خردمندی است.
امام حسین (ع) فرمود: از سوگند زیاد بپرهیزید زیرا سوگند آدمی از چهار خصلت سرچشمه می گیرد: یا از خواری است که در خود می یابد و او را بر ذلت تصدیق مردمش بر می انگیزد و یا از ناتوانی در منطق است که سوگندها را پرکننده خلأها و پیوند ساز سخنان بی ربط خود می کند و یا از بدبینی مردم است که از آنان نسبت به خود سراغ دارد و می داند که سخنش را جز با سوگند نمی پذیرند و یا از آن روست که زبان خود را بی اندیشه بکار می گیرد.